محرم آمده ............
براي بعضي ها محرم فرق مي كند........
بعضي ها محرم حيا مي كنند........
بعضي ها خجالت مي كشند از ..............
بهتر است فكر نكم به محرم....
هر وقت فكر مي كنم به محرم ميخواهم خودم را عوض كنم....
اما آنور آبي ها ميگويند كار تو درست است ايراد از محرم است....
نمي دانم......
من مشگل دارم يا محرم...........
اصلا ايراد از محرم است......
افكار حسين(ع) قديمي بوده.........
زمانه تغيير كرده است..........
حسين جان امروزه بعضي ها ميگوييند ميشود با شيطان صلح كرد.......
مزاكره با شيطان خيلي هم بد نيست............
شيطان گفته محاصره را ميشكند حتي گفته اتم هم ميدهد...............
چيزه زيادي هم نمي خواهد فقط ايمانمان را ميخواهد.............
به نظر مي آيد دينمان هم قدمي شده..........
دين قديمي يمان را مي دهيم جديدش را از آنها مي گيرم بهتر نيست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
نمي دانم.............
شايد مشگل از محرم نباشد ............
اصلا دين مشگل دارد...............
دين آزادي ندارد..........
نمي گذارد ما آزاد باشيم............
چرا خواهر من بايد چادر بپوشد.........
ميگويند دخترها با پسرها نامحرمند.......
پس چرا در كوچه بالا با هم محرمند............
تا ميرود قيامت يادمان برود ميگويند بهشت و جهنم يادت نرود............
اگر بهشت و جنهم وجود دارد چرا همسايه ما نماز نمي خواند..........
ميگويد نماز الكي است.......
خدا پول است.........
اگر اين جوري باشد پس گداي سر كوچه خدا ندارد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
نمي دانم...........
مشگل از محرم است.؟
نظرات شما عزیزان:
سونوش
ساعت15:22---6 آذر 1392
س.الحق كه داخلي هستي.ايول